| با قد تو قد سرو خم دارد | چون قد تو باغ، سرو کم دارد | |
| وصلت ز همه وجود به لیکن | تا هجر تو روی در عدم دارد | |
| شادم به تو و یقین همی دانم | کین یک شادی هزار غم دارد | |
| در کار تو نیست عقل بر کاری | کار آن دارد که یک درم دارد | |
| دایم چو قلم به تارکم پویان | زان قامت و قد که چون قلم دارد | |
| در راه تو انوری تو خود دانی | عمریست که تا ز سر قدم دارد | |
| گر سرزنش همه جهان خواهی | آن نیز به دولت تو هم دارد |