چون گوهر مدح خواجه سفتم | وز غیب شنیدم، آنچه گفتم | |
اکنون قدری در معانی | ریزم بسر چنید ثانی | |
قطب ز من و پناه ایمان | سر جمله جملهی کریمان | |
در شرع، نظام دین احمد | یعنی که، نظام دین محمد | |
در حجرهی فقر پادشاهی | در عالم دل جهان پناهی | |
در عالم وحدت ایستاده | بر هر دو جهان قدم نهاده | |
از خواجگی آستین کشیده | در پایهی بندگی رسیده | |
بیناتر جمله پاکبینان | بیدارترین شب نشینان | |
مسند ز سپهر بر ترش باد | خسرو چو ستاره چاکرش باد |