گفتار در ستایش عشق

کمال اینجاست، دیگر جا، چه پویی زهی ناقص ز دیگر جا چه جویی
اگر اینجا زن آید مرد گردد رسد بی‌درد صاحب درد گردد
به یاقوتی برآید سنگ را نام بر او یک جرعه‌گر ریزی ازین جام
مگو نتوان دوباره زندگانی که گر عشقت مدد بخشد توانی