ای کرده مه را از تیره شب نقاب
|
|
در شب فکنده چین بر مه فکنده تاب
|
مشکست یا خطست یا شام شب نمای
|
|
ماهست یا رخست یا صبح شب نقاب
|
با سرو قامتت شمشاد گو مروی
|
|
با ماه طلعت خورشید گومتاب
|
ای برده آب من زان لعل آبدار
|
|
وی بسته خواب من زان چشم نیمخواب
|
چون آتش رخت برد آبروی من
|
|
زان آب آتشی برآتشم زن آب
|
زلف تو بر رخت شامست برسحر
|
|
عشق تو در دلم گنجست درخراب
|
ای سرو سیمتن صبحست در فکن
|
|
در جام آبگون آن آتش مذاب
|
خادم بسوز عود مطرب بساز چنگ
|
|
بلبل بزن نوا ساقی بده شراب
|
صوفی چو صافی درد مغان بنوش
|
|
خواجو چو عارفی روی از بتان متاب
|