| از اینجا باز دان احوال و اعمال | به نسبت با علوم قال با حال | |
| نه علم است آنکه دارد میل دنیی | که صورت دارد اما نیست معنی | |
| نگردد علم هرگز جمع با آز | ملک خواهی سگ از خود دور انداز | |
| علوم دین ز اخلاق فرشته است | نباشد در دلی کو سگ سرشت است | |
| حدیث مصطفی آخر همین است | نکو بشنو که البته چنین است | |
| درون خانهای چون هست صورت | فرشته ناید اندر وی ضرورت | |
| برو بزدای روی تختهی دل | که تا سازد ملک پیش تو منزل | |
| از او تحصیل کن علم وراثت | ز بهر آخرت میکن حراثت | |
| کتاب حق بخوان از نفس و آفاق | مزین شو به اصل جمله اخلاق |