شکرلله که جهان را ز قدوم | زیب نو داد محمد کاظم | |
روشن از مقدم خود گیتی را | ساخت چون زاد محمد کاظم | |
از رخ خود همهی یاران را | کرد دلشاد محمد کاظم | |
طعنها از قد چون سرو روان | زد به شمشاد محمد کاظم | |
خلق و خویش همه چون آمد خوب | بد مبیناد محمد کاظم | |
هاتف از شوق چو در باغ جهان | گان بنهاد محمد کاظم | |
بهر تاریخ رقم زد: به جهان | جاودان باد محمد کاظم |