- ۱ ای آتش سودای تو خون کرده جگرها
- ۲ طبع تو دمساز نیست عاشق دلسوز را
- ۳ خوش خوش خرامان میروی، ای شاه خوبان تا کجا
- ۴ رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا
- ۵ ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا
- ۶ به زبان چرب جانا بنواز جان ما را
- ۷ بر سر کرشمه از دل خبری فرست ما را
- ۸ گرنه عشق او قضای آسمانستی مرا
- ۹ ای پار دوست بوده و امسال آشنا
- ۱۰ اری فیالنوم ما طالت نواها
- ۱۱ جام می تا خط بغداد ده ای یار مرا
- ۱۲ درد زده است جان من میوهی جان من کجا
- ۱۳ سر به عدم درنه و یاران طلب
- ۱۴ گر مدعی نهای غم جانان به جان طلب
- ۱۵ مست تمام آمده است بر در من نیم شب
- ۱۶ به یکی نامهی خودم دریاب
- ۱۷ ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
- ۱۸ رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب
- ۱۹ کار عشق از وصل و هجران درگذشت
- ۲۰ انصاف در جبلت عالم نیامده است