- ۲۱ گفتار اندر گفت و شنید غلامان شیرین با فرهاد و بردن او را به نزد شیرین مه جبین
- ۲۲ گفتار درآوردن خادمان شیرین فرهاد را در نزد آن ماه جبین و دلربایی آن نازنین از فرهاد
- ۲۳ گفتار اندر دلربایی شیرین از فرهاد مسکین و گفت و شنید آن دو به طریق راز و نیاز در پردهی راز
- ۲۴ در ستایش معرفت و مقام عشق
- ۲۵ در بیان گرفتاری فرهاد به کمند عشق شیرین
- ۲۶ در گفتگوی شیرین با فرهاد و تعریف کوه بیستون و مأمور نمودن فرهاد به کندن کوه بیستون
- ۲۷ در جواب گفتگوی شیرین و قبول نمودن فرهاد کندن کوه بیستون را به جهت عمارت
- ۲۸ در صفت مرغزاری که شیرین در آنجا آسایش نموده و گفتگوی او با دایه در ستایش حسن خویش
- ۲۹ در پند دادن دایه به شیرین و دلداری از نازنین گوید
- ۳۰ در بیان چگونگی عشق و آغاز کندن بیستون به نیروی محبت
- ۳۱ در افزونی محبت فرهاد و شور عشق او در فراق شیرین
- ۳۲ در اظهار نمودن شیرین محبت خویش را به آن غمین مهجور
- ۳۳ در حکایت گفتگوی آن بیخبر از مقامات عشق با مجنون و جواب دادن مجنون
- ۳۴ در رفتن شیرین به کوه بیستون و گفتگوی او با فرهاد و بیان مقامات محبت
- ۳۵ در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانیست
- ۳۶ در توصیف دشتی که رشک گلزار بهشت بود و تفرج شیرین در آن دشت و رسیدن نامهی خسرو به او
- ۳۷ در نوشتن شیرین جواب خسرو را و عتاب کردن بدو در عشق و محبت با دیگران
- ۳۸ در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
- ۳۹ پاسخ دادن شیرین فرهاد را
- ۴۰ نازل شدن شیرین به دلجویی فرهاد مسکین در دامنهی کوه بیستون