- ۲۱ هفتهها کردیم ماه و سالها کردیم پار
- ۲۲ کارها بود در این کارگه اخضر
- ۲۳ ای سیه مار جهان را شده افسونگر
- ۲۴ ای شده شیفتهی گیتی و دورانش
- ۲۵ ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ
- ۲۶ در خانه شحنه خفته و دزدان بکوی و بام
- ۲۷ نخواست هیچ خردمند وام از ایام
- ۲۸ نفس گفتست بسی ژاژ و بسی مبهم
- ۲۹ تا ببازار جهان سوداگریم
- ۳۰ بد منشانند زیر گنبد گردان
- ۳۱ حاصل عمر تو افسوس شد و حرمان
- ۳۲ دزد تو شد این زمانهی ریمن
- ۳۳ دگر باره شد از تاراج بهمن
- ۳۴ پردهی کس نشد این پردهی میناگون
- ۳۵ گرت ایدوست بود دیدهی روشن بین
- ۳۶ تو بلند آوازه بودی، ای روان
- ۳۷ گردون نرهد ز تند رفتاری
- ۳۸ سود خود را چه شماری که زیانکاری
- ۳۹ ای شده سوختهی آتش نفسانی
- ۴۰ اگر روی طلب زائینهی معنی نگردانی