- ۶۱ جواب دادن قاضی صوفی را
- ۶۲ حکایت در تقریر آنک صبر در رنج کار سهلتر از صبر در فراق یار بود
- ۶۳ مثل
- ۶۴ باقی قصهی فقیر روزیطلب بیواسطهی کسب
- ۶۵ قصهی آن گنجنامه کی پهلوی قبهای روی به قبله کن و تیر در کمان نه بینداز آنجا کی افتد گنجست
- ۶۶ تمامی قصهی آن فقیر و نشان جای آن گنج
- ۶۷ فاش شدن خبر این گنج و رسیدن به گوش پادشاه
- ۶۸ نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن
- ۶۹ باز دادن شاه گنجنامه را به آن فقیر کی بگیر ما از سر این برخاستیم
- ۷۰ حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره
- ۷۱ پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم
- ۷۲ جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
- ۷۳ واگشتن مرید از وثاق شیخ و پرسیدن از مردم و نشان دادن ایشان کی شیخ به فلان بیشه رفته است
- ۷۴ یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه
- ۷۵ حکمت در انی جاعل فی الارض خلیفة
- ۷۶ معجزهی هود علیهالسلام در تخلص ممنان امت به وقت نزول باد
- ۷۷ رجوع کردن به قصهی قبه و گنج
- ۷۸ انابت آن طالب گنج به حق تعالی بعد از طلب بسیار و عجز و اضطرار کی ای ولی الاظهار تو کن این پنهان را آشکار
- ۷۹ آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن
- ۸۰ حکایت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود و آن کی به منزل قوتی یافتند و ترسا و جهود سیر بودند گفتند این قوت را فردا خوریم مسلمان صایم بود گرسنه ماند از آنک مغلوب بود