در پاسخ پرسش سلطان سنجر درباره‌ی مذهب

شرط باشد دین به حرمت داشتن در حکم شرع چون عروس بکر را با زر و زیور داشتن
دوزخست انباشتن در ملت فردوسیان تشنه لب را در کنار حوض کوثر داشتن
هر که او از موکب صورت پرستان شد برون بایدش طبل ملامت از قفا برداشتن
و آنکه را اندیشه‌ی عقلی بود گوید طبیب باید این را از غذا جستن نکوتر داشتن
خود ندانی گر نبودی جان نبودی تن نکو بی‌سواری خود چه باید اسب و افسر داشتن
گر نتابد سوی کان خورشید تابان بر فلک تیغ هندی از کجا آورد گوهر داشتن
ناجوانمردی و بددینی بود کز ناکسی در مزاج این جان صافی را مکدر داشتن