این جهان کرد برای تو خداوند جهان
|
|
وان جهان، من به یقینم که برای تو کند
|
همه عدلست و همه حکمت و انصاف تمام
|
|
هر چه از فضل و کرم، با تو خدای تو کند
|
بیش ازین نیز به جای تو لطف خواهد کرد
|
|
از لطف آنچه کند با تو سزای تو کند
|
نعمت عاجل و آجل به تو داد از ملکان
|
|
زانکه ضایع نشود، هر چه به جای تو کند
|
نتواند که جزای تو کند خلق به خیر
|
|
ملک العرش تواند که جزای تو کند
|
من رهی، تا بزیم، مدح و ثنای تو کنم
|
|
شرف آن را بفزاید که ثنای تو کند
|
شادمانه بزی ای میر، که گردنده فلک
|
|
این جهان زیر نگین خلفای تو کند
|
ملک العرش، چوبرخیزی هر روز، ثنای
|
|
همه برجان و تن و عمر و بقای تو کند
|