در هجو کیدی

هله کیدی غلام ناقابل فکر خود کن که کار شد مشکل
تا نمیری نمیشوی آزاد این غل هجو تو مبارک باد

السلام ای سیاه ساز و نیاز به اجازت که هجو کردم ساز
خامه کردم به فکر هجو تو تیز ای سیاه گریز پا بگریز
هله کیدی غلام ناقابل فکر خود کن که کار شد مشکل
قلمم باز در سیاهی شد تو دگر چون سفید خواهی شد
هجوت ای دزد پربها کردم دیگرت بر چراغ پا کردم
خویش را زنده می‌گذاری تو رگ مردی مگر نداری تو
ای سکندر بسی بداندامی خرک لوله‌ی سیه کامی
فچه موش خسته‌ای، آقا گربه‌ی پا شکسته‌ای آقا
گه سگ چیست، جسم ناپاکت پشم آن موی روی ناپاکت
ریش بز بسته‌ای، برو آقا بد اگر گفته‌ام بگو آقا
چون گه گربه است پیکر تو ای گه گربه خاک بر سر تو
گوز کون پلید شیطانی جعل مبرز جهودانی
پخ سقل، بد عمل، جعل سیما زشت گو، یاوه گو، کریه لقا
کون دهن، خایه سر،ذکر قامت بی‌حیا، بد لقا، نجس خلقت
کیسه بر، دزد کاسه هر جابر مهره‌ی خر فروش، بد گوهر
روبه حیله ساز پر تزویر گربه‌ی اسود کبوتر گیر
کیک گهناک دلق کناسان کنه‌ی کون گاو خر آسان
هیچ دندان نمانده در دهنت که کسی بشکند گه سخنت