در مدح جلال‌الدین شاه شجاع

چنین هنر که تو داری کراست در عالم چنین پدر که تو داری که در جهان دارد
عبید را که مر بی‌عنایت تو بود امیدها که بدین دولت جوان دارد
ز همت تو به پیرانه سر بیابد زود چه غم زنائبه‌ی دور آسمان دارد
اگر چه قافیه شد شایگان چه باک او را که از معانی صد گنج شایگان دارد
امیدوار چنانم به فضل حق که ترا همیشه شاه و سرافراز بی‌گمان دارد
خجسته ذات شریف ترا که باقی باد ز شر حادثه‌ی چرخ در امان دارد