در مدح یکی از پادشاهان عصر

به لطف دست و دلت هر دمی جهانی را زبند حادثه‌ی روزگار بگشایند
مبارزان توغران روند بر سر خصم چو شیر را که برای شکار بگشایند
همه دعای تو یابند بر جریده‌ی من چو روزنامه به روز شمار بگشایند
همیشه تا بد و نیک از قضای حق دانند چو عاقلان نظر اعتبار بگشایند
تو کامران و پیاپی مدبران قضا به روی تو، در هر اختیار بگشایند