خاقانی این قطعه را به جواب فیلسوف فرستاد

سبزه‌ی سر نهاده عرض دهد هر نمی کز سحاب می‌چکدش

خاقانیا به سائل اگر یک درم دهی خواهی جزای آن دو بهشت از خدای خویش
پس نام آن کرم کنی ای خواجه برمنه نام کرم به داده‌ی روی و ریای خویش
بر داده‌ی تو نام کرم کی بود سزا تا داده را بهشت ستانی سزای خویش
تا یک دهی به خلق و دو خواهی ز حق جزا آن را ربا شمر که شمردی عطای خویش
دانی کرم کدام بود آنکه هرچه هست بدهی بهر که هست و نخواهی جزای خویش