سبزهی سر نهاده عرض دهد | هر نمی کز سحاب میچکدش |
□
خاقانیا به سائل اگر یک درم دهی | خواهی جزای آن دو بهشت از خدای خویش | |
پس نام آن کرم کنی ای خواجه برمنه | نام کرم به دادهی روی و ریای خویش | |
بر دادهی تو نام کرم کی بود سزا | تا داده را بهشت ستانی سزای خویش | |
تا یک دهی به خلق و دو خواهی ز حق جزا | آن را ربا شمر که شمردی عطای خویش | |
دانی کرم کدام بود آنکه هرچه هست | بدهی بهر که هست و نخواهی جزای خویش |