گشت از تک و پوی، پای او سست | وز حرف امید، لوح دل شست | |
بنشست و کشید پا به دامان | از رفتن آشکار و پنهان | |
نی از غم خویش، از غم یار | کز جور پدر نبیند آزار |
گشت از تک و پوی، پای او سست | وز حرف امید، لوح دل شست | |
بنشست و کشید پا به دامان | از رفتن آشکار و پنهان | |
نی از غم خویش، از غم یار | کز جور پدر نبیند آزار |