ای غم تو مجاور دل من | وز زمانه غم تو حاصل من | |
تا دلم باد، مبتلای تو باد | دایما بستهی بلای تو باد | |
دیده را دیدن تو میباید | وگرم قصد جان کنی شاید | |
دل ما را فراغت از جان است | زندگانی ما به جانان است | |
عشق، روزی که درد من بفزود | شد حقیقتی اگر مجازی بود | |
در ترقی است کار ما در عشق | بلکه اخلاص شد ریا در عشق |