پیش از آن کش به نزد خویش آورد | طبق پر مویز پیش آورد | |
کانچه امشب نبی بر تو گذاشت | هان! نشانش ازین طبق برداشت | |
متاله روان راه اله | به مویزی جهان برند از راه | |
حسن را صورتی مبین و مدان | به مویزی ز راه باز ممان | |
باصره، چون که با کمال بود | لذتش راتب جمال بود | |
گر طبیعت چشیدنش خواهد | بیند و هم رسیدنش خواهد | |
سیب سیمین برای چیدن نیست | زو نصیب تو غیر دیدن نیست |