«انما العاشقون مذبوحون»
|
|
«عندباب الحبیب مطروحون»
|
عاشقان کشتگان زنده دلند
|
|
ز آتش عشق دوست مشتعلند
|
عاشقان را نه دود و نه عود است
|
|
نالهی عشق لحن داود است
|
دل عاشق ز عشق بیمار است
|
|
نالهی زیر عاشقان زار است
|
وصف معشوق را ز عاشق پرس
|
|
حسن عذرا ز چشم وامق پرس
|
وصف شیرین به نزد خسرو گوی
|
|
مهر لیلی ز طبع مجنون جوی
|
سوز پروانه شوق پروین دان
|
|
اصل سودای ویس و رامین دان
|
همه عالم، اگر پر از هوس است
|
|
بشر را اشتیاق هند بس است
|
جان فرهاد، اگر چه شیرین بود
|
|
عاقبت هم برای شیرین بود
|
هر که او را دلی بود، باری
|
|
ناگزیرش بود ز دلداری
|
ای که عاشق نهای، حرامت باد
|
|
زندگانی، که میدهی بر باد
|