چیرهدستان میربایند آنچه هست | میبرند آنگه ز دزد کاه، دست | |
در دل ما حرص، آلایش فزود | نیست پاکان چرا آلوده بود | |
دزد اگر شب، گرم یغما کردنست | دزدی حکام، روز روشن است | |
حاجت ار ما را ز راه راست برد | دیو، قاضی را بهرجا خواست برد |
چیرهدستان میربایند آنچه هست | میبرند آنگه ز دزد کاه، دست | |
در دل ما حرص، آلایش فزود | نیست پاکان چرا آلوده بود | |
دزد اگر شب، گرم یغما کردنست | دزدی حکام، روز روشن است | |
حاجت ار ما را ز راه راست برد | دیو، قاضی را بهرجا خواست برد |