کشته شدن گرامی پور جاماسپ و نیوزار

چو کشته شد آن نامبرده سوار ز گردان به گردش هزاران هزار
به هر گوشه‌ای بر هم آویختند ز روی زمین گرد انگیختند
برآمد برین رزم کردن دو هفت کزیشان سواری زمانی نخفت
زمینها پر از کشته و خسته شد سراپرده‌ها نیز بربسته شد
در و دشتها شد همه لاله‌گون به دشت و بیابان همی رفت خون
چنان بد ز بس کشته آن رزمگاه که بد می‌توانست رفتن به راه