کار چنان کن که به هنگام کار | از دریزدان نشوی شرمسار | |
باز طلب صحبت مردان پاک | صحبت آلوده رها کن به خاک | |
هوش بران نه که شوی هوشیار | تا که به غفلت نرود روزگار | |
چون تو خوری بادهی کافور بو | پس غم گیتی که خورد ، خود بگو ؟ | |
چون همه کس خدمت سلطان کنند | هر چه ز سلطان نگرند آن کنند | |
کوشش پوشیده کن اندر شراب | تا نشود رکن شریعت خراب | |
شاه بدین گونه به فرزند خویش | داد بسی زاد نو از پند خویش |