چو بهرام بنشست بر تخت زر

همه نام جویید و نیکی کنید دل نیک پی مردمان مشکنید
مرا گنج و دینار بسیار هست بزرگی و شاهی و نیروی دست
خورید آنک دارید و آن را که نیست بداند که با گنج ما او یکیست
سر بدره‌ی ما گشادست باز نباید نشستن کس اندر نیاز