وگر خوانم از هر سوی زیردست | نماند برین بوم جای نشست | |
یکی گنج در پیش هر مهتری | چو آید ازین مرز با لشکری | |
تو چندین چه رانی زبان بر گزاف | ز دارا شدستی خداوند لاف | |
بران نامه بر مهر زرین نهاد | هیونی برافگند بر سان باد |
وگر خوانم از هر سوی زیردست | نماند برین بوم جای نشست | |
یکی گنج در پیش هر مهتری | چو آید ازین مرز با لشکری | |
تو چندین چه رانی زبان بر گزاف | ز دارا شدستی خداوند لاف | |
بران نامه بر مهر زرین نهاد | هیونی برافگند بر سان باد |