چو آگاهی آمد به گشتاسپ شاه

ز بس بانگ اسپان و از بس خروش همی ناله‌ی کوس نشنید گوش
درفش فراوان برافراشته همه نیزه‌ها ز ابر بگذاشته
چو رسته درخت از بر کوهسار چو بیشه نیستان به وقت بهار
ازین سان همی رفت گشتاسپ شاه ز کشور به کشور همی شد سپاه