بر قیصر آمد سپه تاخته | به پیروزی و گردن افراخته | |
ز لشکر چو قیصر بدیدش به راه | ز شادی پذیره شدش با سپاه | |
سر و چشم آن نامور بوس داد | جهانآفرین را همی کرد یاد | |
وزان جایگه بازگشتند شاد | سپهبد کلاه کیان برنهاد | |
همه روم با هدیه و با نثار | برفتند شادان بر نامدار |