نوبت آن شد که زنم چرخ من | عشق عزل گوید بی روی پوش | |
همچو گل سرخ سواری کند | جمله ریاحین پی او چون جیوش | |
نقل بیار و می و پیشم نشین | ای رخ تو شمع و میت آتشین |
نوبت آن شد که زنم چرخ من | عشق عزل گوید بی روی پوش | |
همچو گل سرخ سواری کند | جمله ریاحین پی او چون جیوش | |
نقل بیار و می و پیشم نشین | ای رخ تو شمع و میت آتشین |