عشق است پدر عاشق رمه را | زاینده از او کر و فر من | |
این گفت و بشد چون باد صبا | شد اشک روان از منظر من | |
گفتم چه شود گر لطف کنی | آهسته روی ای سرور من | |
اشتاب مکن آهسته ترک | ای جان و جهان ای صدپر من | |
کس هیچ ندید اشتاب مرا | این است تک کاهلتر من | |
این چرخ فلک گر جهد کند | هرگز نرسد در معبر من | |
گفتا که خمش کاین خنگ فلک | لنگانه رود در محضر من | |
خامش که اگر خامش نکنی | در بیشه فتد این آذر من | |
باقیش مگو تا روز دگر | تا دل نپرد از مصدر من |