وله فی مرثیه امام حسین بن علی علیه التحیة والثناء

این در رخشنده گوهر کاین مقامش مخزنست درةالتاج شه دین تاجدار هل اتاست
این دل آرام ولی حق امیرالممنین کامکارانت منی نامدار انماست
این گزین عترت حیدر امام المتقین پادشاه کشور دین پیشوای اتقیاست
پا درین مشهد به حرمت نه که فرش انورش لاله رنگ از خون فرق نور چشم مرتضی است
دوست را گر چشم ازین حسرت نگرید وای وای کز تاسف دشمنان را بر زبان واحسرتاست
مردم و جن و ملک ز آه نبی در آتشند آری آری تعزیت را گرمی از صاحب عزاست
می‌شود شام از شفق ظاهر که بر بام فلک سرنگون از دوش دوران رایت آل عباست
طفل مریم بر سپهر از اشگ گلگون کرده سرخ مهد خود در شام غم همرنگ طفل اشک ماست
خاکسارانی که بر رود علی بستند آب گو نگه دارید آبی کاتش او را در قفاست
تیره گشت از روبهان ماوای شیری کز شرف کمترین جای سگانش چشم آهوی خطاست
ای دل اینجا کعبه‌ی وصل است بگشا چشم جان کز صفا هر خشت این آیینه گیتی نماست
زین حرم دامن کشان مگذر اگر عاقل نه‌ای کاستین حوریان جاروب این جنت سر است
رتبه‌ی این بارگه بنگر که زیر قبه‌اش کافر صد ساله را چشم اجابت از دعاست
یا ملاذالمسلمین در کفر عصیان مانده‌ام از خداوندم امید رحمت و چشم عطاست
یا امیرالممنین از راندگان درگهم وز در آمرزگارم گوش بر بانک صلاست
یا امام‌المتقین از عاصیان امتم وز رسولم چشم خشنودی و امید رضاست
یا معزالمذنبین غرق کبایر گشته‌ام وز تو در خواهی مرادم در حریم کبریاست
یا شفیع‌المجرمین جرمم برونست از عدد وز تو مقصودم شفاعت پیش جدت مصطفاست
یا امان الخائفین اینجا پناه آورده‌ام وز تو مطلوبم حمایت خاصه در روز جزاست
یا اباعبدالله اینک تشنه‌ی ابر کرم از پی یک قطره پویان برلب بحر سخاست