ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
|
|
وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم
|
ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم
|
|
وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم
|
ای بیکسان ای بیکسان جاء الفرج جاء الفرج
|
|
هر خسته غمدیده را سلطان کنم سنجر کنم
|
ای کیمیا ای کیمیا در من نگر زیرا که من
|
|
صد دیر را مسجد کنم صد دار را منبر کنم
|
ای کافران ای کافران قفل شما را وا کنم
|
|
زیرا که مطلق حاکمم ممن کنم کافر کنم
|
ای بوالعلا ای بوالعلا مومی تو اندر کف ما
|
|
خنجر شوی ساغر کنم ساغر شوی خنجر کنم
|
تو نطفه بودی خون شدی وانگه چنین موزون شدی
|
|
سوی من آ ای آدمی تا زینت نیکوتر کنم
|
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم
|
|
من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم
|
ای سردهان ای سردهان بگشادهام زان سر دهان
|
|
تا هر دهان خشک را جفت لب ساغر کنم
|
ای گلستان ای گلستان از گلستانم گل ستان
|
|
آن دم که ریحانهات را من جفت نیلوفر کنم
|
ای آسمان ای آسمان حیرانتر از نرگس شوی
|
|
چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم
|
ای عقل کل ای عقل کل تو هر چه گفتی صادقی
|
|
حاکم تویی حاتم تویی من گفت و گو کمتر کنم
|