بیا ای زیرک و بر گول می‌خند

بیا ای زیرک و بر گول می‌خند بیا ای راه دان بر غول می‌خند
چو در سلطان بی‌علت رسیدی هلا بر علت و معلول می‌خند
اگر بر نفس نحسی دیو شد چیر برو بر خاذل و مخذول می‌خند
چو مرده مرده‌ای را کرد معزول تو خوش بر عازل و معزول می‌خند
مثال محتلم پندار عزلش تو هم بر فاعل و مفعول می‌خند
یکی در خواب حاصل کرد ملکی برو بر حاصل و محصول می‌خند
سالی گفت کوری پیش کری دلا بر سائل و مسول می‌خند
وگر گوید فروشستم فلان را هلا بر غاسل و مغسول می‌خند
چو نقدت دست داد از نقل بس کن خمش بر ناقل و منقول می‌خند