طی نگردد ره آن قدر که بود
|
|
کلک را در میانه اقدام
|
ای پی طوف بارگاه شما
|
|
بسته خلق از چهار رکن احرام
|
من کوته قدم ز طول امل
|
|
به صد امید و صدهزار مرام
|
دو خزانه در از کلام بدیع
|
|
هر دری گوشوار گوش گرام
|
کردم ارسال از عراق به هند
|
|
بعد ابلاغ صد درود و سلام
|
که نثار دو بارگه سازند
|
|
حاملانش به اهتمام تمام
|
دو معاذ خلایق آفاق
|
|
دو معز مفاخر ایام
|
یکی از عین قدر قبلهی خاص
|
|
یکی از فرط فیض کعبهی عام
|
قصه کوته خلاصه دوسرا
|
|
مجلس شاه و محفل خدام
|
وز خداوند خود امیدم بود
|
|
که نهد حکمتش به دقت تام
|
دست بر نبض کار این بیکس
|
|
گوش بر شرح حال این گمنام
|
تا مزاج سقیم مطلب من
|
|
صحتی تام یابد از اسقام
|
یعنی از مال طفلم آن چه بود
|
|
در دکن پیش بد ادایان وام
|
به نخستین اشارهای که کند
|
|
بستانند چاکران عظام
|
بلکه با آن به لطف ضم سازد
|
|
صلهای از شه بزرگ انعام
|
باری آنها فتاد در تعویق
|
|
از تقاضای بخت نافرجام
|
این زمان از کمال لطف و کرم
|
|
ای خجل از مکارم تو کرام
|
بهر عرض کلام من یملک
|
|
ای سخنهای تو ملوک کلام
|
به زکات قدوم فیض لزوم
|
|
وقت فرصت به بزم شام خرام
|
در میان مهم من نه پای
|
|
ساز کار مرا نظام انجام
|