ای خواجه نمیبینی این روز قیامت را | ای خواجه نمیبینی این خوش قد و قامت را | |
دیوار و در خانه شوریده و دیوانه | من بر سر دیوارم از بهر علامت را | |
ماهیست که در گردش لاغر نشود هرگز | خورشید جمال او بدریده ظلامت را | |
ای خواجه خوش دامن دیوانه تویی یا من | درکش قدحی با من بگذار ملامت را | |
پیش تو از بسی شیدا میجست کرامتها | چون دید رخ ساقی بفروخت کرامت را |