در بیان آنک مرد بدکار چون متمکن شود در بدکاری و اثر دولت نیکوکاران ببیند شیطان شود و مانع خیر گردد از حسد هم‌چون شیطان کی خرمن سوخته همه را خرمن سوخته خواهد ارایت الذی ینهی عبدا اذا صلی

زانک وافی بود آن خاتون راد بی‌مرادش داد یزدان صد مراد
آن جماعت را که وافی بوده‌اند بر همه اصنافشان افزوده‌اند
گشت دریاها مسخرشان و کوه چار عنصر نیز بنده‌ی آن گروه
این خود اکرامیست از بهر نشان تا ببینند اهل انکار آن عیان
آن کرامتهای پنهانشان که آن در نیاید در حواس و در بیان
کار آن دارد خود آن باشد ابد دایما نه منقطع نه مسترد