بقیه‌ی قصه‌ی آهو و آخر خران

هم‌چو شیری در میان نقش گاو دور می‌بینش ولی او را مکاو
ور بکاوی ترک گاو تن بگو که بدرد گاو را آن شیرخو
طبع گاوی از سرت بیرون کند خوی حیوانی ز حیوان بر کند
گاو باشی شیر گردی نزد او گر تو با گاوی خوشی شیری مجو