بیان آنک هنرها و زیرکیها و مال دنیا هم‌چون پرهای طاوس عدو جانست

می‌گریزم تا رگم جنبان بود کی فرار از خویشتن آسان بود
آنک از غیری بود او را فرار چون ازو ببرید گیرد او قرار
من که خصمم هم منم اندر گریز تا ابد کار من آمد خیزخیز
نه به هندست آمن و نه در ختن آنک خصم اوست سایه‌ی خویشتن