›
ریرا
›
شعر کهن
›
مولوی
›
مثنوی معنوی
›
دفتر پنجم از کتاب مولانا قدس الله سره
›
حکایت آن اعرابی کی سگ او از گرسنگی میمرد و انبان او پر نان و بر سگ نوحه میکرد و شعر میگفت و میگریست و سر و رو میزد و دریغش میآمد لقمهای از انبان به سگ دادن
حکایت آن اعرابی کی سگ او از گرسنگی میمرد و انبان او پر نان و بر سگ نوحه میکرد و شعر میگفت و میگریست و سر و رو میزد و دریغش میآمد لقمهای از انبان به سگ دادن
که کمینهی آن کمین باشد بقا
تا ابد اندر عروج و ارتقا
صفحهی قبل
صفحهی ۲
شعر قبل
b
شعر بعد