نفس شهوانی ز حق کرست و کور | من به دل کوریت میدیدم ز دور | |
هشت سالت زان نپرسیدم به هیچ | که پرت دیدم ز جهل پیچ پیچ | |
خود چه پرسم آنک او باشد بتون | که تو چونی چون بود او سرنگون |
نفس شهوانی ز حق کرست و کور | من به دل کوریت میدیدم ز دور | |
هشت سالت زان نپرسیدم به هیچ | که پرت دیدم ز جهل پیچ پیچ | |
خود چه پرسم آنک او باشد بتون | که تو چونی چون بود او سرنگون |