همچو فرعونی مرصع کرده ریش
|
|
برتر از عیسی پریده از خریش
|
او هم از نسل شغال ماده زاد
|
|
در خم مالی و جاهی در فتاد
|
هر که دید آن جاه و مالش سجده کرد
|
|
سجدهی افسوسیان را او بخورد
|
گشت مستک آن گدای ژندهدلق
|
|
از سجود و از تحیرهای خلق
|
مال مار آمد که در وی زهرهاست
|
|
و آن قبول و سجدهی خلق اژدهاست
|
های ای فرعون ناموسی مکن
|
|
تو شغالی هیچ طاووسی مکن
|
سوی طاووسان اگر پیدا شوی
|
|
عاجزی از جلوه و رسوا شوی
|
موسی و هارون چو طاووسان بدند
|
|
پر جلوه بر سر و رویت زدند
|
زشتیت پیدا شد و رسواییت
|
|
سرنگون افتادی از بالاییت
|
چون محک دیدی سیه گشتی چو قلب
|
|
نقش شیری رفت و پیدا گشت کلب
|
ای سگگرگین زشت از حرص و جوش
|
|
پوستین شیر را بر خود مپوش
|
غرهی شیرت بخواهد امتحان
|
|
نقش شیر و آنگه اخلاق سگان
|