تمامی قصه‌ی زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام

کافر و ممن خدا گویند لیک درمیان هر دو فرقی هست نیک
آن گدا گوید خدا از بهر نان متقی گوید خدا از عین جان
گر بدانستی گدا از گفت خویش پیش چشم او نه کم ماندی نه بیش
سالها گوید خدا آن نان‌خواه همچو خر مصحف کشد از بهر کاه
گر بدل در تافتی گفت لبش ذره ذره گشته بودی قالبش
نام دیوی ره برد در ساحری تو بنام حق پشیزی می‌بری