اول کسی کی در مقابله‌ی نص قیاس آورد ابلیس بود

بر بدیهای بدان رحمت کنید بر منی و خویش‌بین لعنت کنید
هین مبادا غیرت آید از کمین سرنگون افتید در قعر زمین
هر دو گفتند ای خدا فرمان تراست بی امان تو امانی خود کجاست
این همی گفتند و دلشان می‌طپید بد کجا آید ز ما نعم العبید
خار خار دو فرشته هم نهشت تا که تخم خویش‌بینی را نکشت
پس همی گفتند کای ارکانیان بی خبر از پاکی روحانیان
ما برین گردون تتقها می‌تنیم بر زمین آییم و شادروان زنیم
عدل توزیم و عبادت آوریم باز هر شب سوی گردون بر پریم
تا شویم اعجوبه‌ی دور زمان تا نهیم اندر زمین امن و امان
آن قیاس حال گردون بر زمین راست ناید فرق دارد در کمین