گفت چه بر سر فکندی از ازار | گفت کردم آن ردای تو خمار | |
گفت بهر آن نمود ای پاکجیب | چشم پاکت را خدا باران غیب | |
نیست آن باران ازین ابر شما | هست ابری دیگر و دیگر سما |
گفت چه بر سر فکندی از ازار | گفت کردم آن ردای تو خمار | |
گفت بهر آن نمود ای پاکجیب | چشم پاکت را خدا باران غیب | |
نیست آن باران ازین ابر شما | هست ابری دیگر و دیگر سما |