در هر آن کاری که میلستت بدان | قدرت خود را همی بینی عیان | |
واندر آن کاری که میلت نیست و خواست | خویش را جبری کنی کین از خداست | |
انبیا در کار دنیا جبریاند | کافران در کار عقبی جبریاند | |
انبیا را کار عقبی اختیار | جاهلان را کار دنیا اختیار | |
زانک هر مرغی بسوی جنس خویش | میپرد او در پس و جان پیش پیش | |
کافران چون جنس سجین آمدند | سجن دنیا را خوش آیین آمدند | |
انبیا چون جنس علیین بدند | سوی علیین جان و دل شدند | |
این سخن پایان ندارد لیک ما | باز گوییم آن تمام قصه را |