در نعمت رسول اکرم

چشمه خورشید که محتاج اوست نیم هلال از شب معراج اوست
تخت نشین شب معراج بود تخت نشان کمر و تاج بود
داده فراخی نفس تنگ را نعل زده خنگ شب آهنگ را
از پی باز آمدنش پای بست موکبیان سخن ابلق بدست
چون تک ابلق بتمامی رسید غاشیه داری به نظامی رسید