وداع کردن پدر مجنون را

رفتند کیان و دین پرستان ماندند جهان به زیر دستان
این قوم کیان و آن کیانند بر جای کیان نگر کیانند
هم پایه آن سران نگردی الا به طریق نیک مردی
نیکی کن و از بدی بیندیش نیک آید نیک را فرا پیش
بد با تو نکرد هر که بد کرد کان بد به یقین به جای خود کرد
نیکی بکن و به چه در انداز کز چه به تو روی برکند باز
هر نیک و بدی که در نوائیست در گنبد عالمش صدائیست
با کوه کسی که راز گوید کوه آنچه شنید باز گوید