نعت پیغمبر اکرم (ص)

هم مهر مویدی ندارد تا مهر محمدی ندارد
ای شاه مقربان درگاه بزم تو ورای هفت خرگاه
صاحب طرف ولایت جود مقصود جهان جهان مقصود
سر جوش خلاصه معانی سرچشمه آب زندگانی
خاک تو ادیم روی آدم روی تو چراغ چشم عالم
دوران که فرس نهاده تست با هفت فرس پیاده تست
طوف حرم تو سازد انجم در گشتن چرخ پی کندگم
آن کیست که بر بساط هستی با تو نکند چو خاک پستی
اکسیر تو داد خاک را لون وز بهر تو آفریده شد کون
سر خیل توئی و جمله خیلند مقصود توئی همه طفیلند
سلطان سریر کایناتی شاهنشه کشور حیاتی
لشگر گه تو سپهر خضرا گیسوی تو چتر و غمزه طغرا
وین پنج نماز کاصل توبه است در نوبتی تو پنج نوبه است
در خانه دین به پنج بنیاد بستی در صد هزار بیداد
وین خانه هفت سقف کرده بر چار خلیفه وقف کرده
صدیق به صدق پیشوا بود فاروق ز فرق هم جدا بود
وان پیر حیائی خدا ترس با شیر خدای بود همدرس
هر چار ز یک نورد بودند ریحان یک آبخورد بودند
زین چار خلیفه ملک شدراست خانه به چهار حد مهیاست
ز آمیزش این چهارگانه شد خوش نمک این چهارخانه