خرد بیخود بدی تا نیمه روز | سیزدهم سبز در سبز |
□
چو بانگ سبز در سبزش شنیدی | ز باغ زرد سبزه بر دمیدی | ||
|
□
چو قفل رومی آوردی در آهنگ | گشادی قفل گنج از روم و از زنگ | ||
|
□
چو بر دستان سروستان گذشتی | صبا سالی به سروستان نگشتی | ||
|
□
و گر سرو سهی را ساز دادی | سهی سروش به خون خط باز دادی | ||
|
□
چو نوشین باده را در پرده بستی | خمار باده نوشین شکستی | ||
|
□
چو کردی رامش جان را روانه | ز رامش جان فدا کردی زمانه | ||
|
□
چو در پرده کشیدی ناز نوروز | به نوروزی نشستی دولت آن روز | ||
|
□
چو بر مشگویه کردی مشگ مالی | همه مشگو شدی پرمشک حالی | ||
|
□
چو نو کردی نوای مهرگانی | ببردی هوش خلق از مهربانی | ||
|
□
چو بر مروای نیک انداختی فال | همه نیک آمدی مروای آن سال | ||
|
□
چو در شب بر گرفتی راه شبدیز | شدندی جمله آفاق شب خیز | ||
|
□
چو بر دستان شب فرخ کشیدی | از آن فرخندهتر شب کس ندیدی | ||
|
□
چو یارش رای فرخ روز گشتی | زمانه فرخ و فیروز گشتی |