دگرگون زیوری کردند سازش | ز در بستند بر دیبا طرازش | |
گل وصلش به باغ وعده بشگفت | فرو آسود و ایمن گشت و خوش خفت | |
رقیبانی که مشکو داشتندی | شکر لب را کنیز انگاشتندی | |
شکر لب با کنیزان نیز میساخت | کنیزانه بدیشان نرد میباخت |
دگرگون زیوری کردند سازش | ز در بستند بر دیبا طرازش | |
گل وصلش به باغ وعده بشگفت | فرو آسود و ایمن گشت و خوش خفت | |
رقیبانی که مشکو داشتندی | شکر لب را کنیز انگاشتندی | |
شکر لب با کنیزان نیز میساخت | کنیزانه بدیشان نرد میباخت |