در پژوهش این کتاب

ز تاریخ کهن سالان آن بوم مرا این گنج نامه گشت معلوم
کهن سالان این کشور که هستند مرا بر شقه این شغل بستند
نیارد در قبولش عقل سستی که پیش عاقلان دارد درستی
نه پنهان بر درستیش آشکار است اثرهائی کز ایشان یادگار است
اساس بیستون و شکل شبدیز همیدون در مداین کاخ پرویز
هوسکاری آن فرهاد مسکین نشان جوی شیر و قصر شیرین
همان شهر و دو آب خوشگوارش بنای خسرو و جای شکارش
حدیث باربد با ساز دهرود همان آرام گاه شه به شهرود
حکیمی کاین حکایت شرح کردست حدیث عشق از ایشان طرح کردست
چو در شصت اوفتادش زندگانی خدنگ افتادش از شست جوانی
به عشقی در که شست آمد پسندش سخن گفتن نیامد سودمندش
نگفتم هر چه دانا گفت از آغاز که فرخ نیست گفتن گفته را باز
در آن جزوی که ماند از عشقبازی سخن راندم نیت بر مرد غازی